پلتفرمهای سوشال مدیا برای ایجاد یک کامیونیتی و شبکهسازی خیلی میتونن مفید باشن؛ اما در عین حال گروههایی که عقاید متعصبانه و افراطی دارن هم از سوشال مدیا برای عادی سازی محتوای زرد و اشتباهشون استفاده میکنن.
در این بلاگ میریم سراغ تغییراتی که برای پلتفرمهای سوشال مدیا اتفاق افتاد، نتیجهای که براشون داشت و نحوهای که ما باید ازش استفاده کنیم.
سوشال مدیا در 2024 کوچیک میشه!
البته از لحاظ تاثیرگذاری کوچیک نمیشه. قطعا امسال بخاطر انتخابات آمریکا یک میدون نبرد بین افکار و جهتگیریهای سیاسی مردم در سوشال مدیا شکل میگیره، همونطور که برای انتخابات ایران شاهدش بودیم؛ اما این پلتفرمها نسبت به قبل متنوعتر و کمتر بهم مرتبط هستن.
پلتفرمهای بزرگی مثل اینستاگرام و توییترهمیشه میدون نبرد برای جلب توجه هستن. این پلتفرمها برای جنبشهایی مثل #MeToo و #BlackLivesMatter که با هدف جذب افراد جدید و ایجاد آگاهی عمومی بودن، بسیار ارزشمند هستن؛ اما ذاتا پلتفرمی هستن که باعث ایجاد تضاد میشن به اینصورت که آدمها با دیدگاههای متفاوت درمورد اینکه از چه ادبیاتی استفاده کنن و چه مدل حرفی برای این فضا مناسبه، بحث میکنن.
دیدین این روزا ترامپ داره از یک فضای کوچکتری مثل Truth Social استفاده میکنه؛ جایی که فقط آدمهای هم عقیده با خودش و طرفدارانش حضور دارن و میدونه صحبتهاش به جامعهی مختص خودش میرسه. در صورتیکه در انتخابات قبلی با توییتر تونست با یک جامعهی دهها میلیون نفری مستقیم صحبت کنه.
این تغییر از سمت این شخص به معنی صرف انرژی و زمان برای گروهی هست که بیشترین بازدهی ممکن رو براش داشته باشه.
اگر دقت کرده باشید بقیه پلتفرمها هم همین مسیر رو دارن میرن. ایلان ماسک هم فضای توییتر رو به سمتی برد که گروههای افراطی فضا رو برای افرادی که قصد ندارن دربارهی عقایدشون صحبت کنن، کوچیک کنن.
Reddit هم که مدتها یک فضای هیجان انگیز برای مکالمههای آگاهانه و حرفهای بود، درحال از دست دادن کاربرهاش بخاطر اجرای سیاستهای ایلان ماسکی و درآمدزایی هست. خیلی از مخاطبهای Reddit به Discord رفتن با اینکه موضوع مکالمههای Discrod کاملا متفاوته اما حداقل میتونن روی فضا کنترل شخصی داشته باشن و براشون فضای منعطفتری هست.
شبکههای اتاقهای کوچک دارن به فضاهای خیلی مهمی برای کامیونیتیهای مختلف تبدیل میشن. برای مثال وقتی دارین برای زندگی بدون الکل تلاش میکنین به دنبال رفاقت، آرامش و مشاورهی سازنده هستین که این فضاها دقیقا برآورده میکنن. خیلی از ما ها این فضاها رو در زیرمجموعهی فیسبوک و اینستاگرام به شکل گروههای اجتماعی و کانالها داریم.
هرچقدر این فضاها به نظر جذاب و دوستداشتنی هستن دقیقا میتونن جای خطرناکی هم باشن؛ به اینصورت که گروههای افراطی بدون ارتباط با بیرون، میتونن تاثیرعمیقتر و مخربتری از عادی جلوه دادن عقایدشون باقی بذارن.
اما به هر حال ما به این شبکههای کوچک نیاز داریم که افراد بتونن با آدمهای شبیهتر به خودشون آشنا بشن، ارتباط بگیرن و شبکهسازیهای مفیدی انجام بدن که شاید در واقعیت براشون امکانپذیر نیست یا خیلی سختتره.
در نتیجه میتونیم در فضای بیزنس خودمون، به نسبت گستردگی کامیونیتی که در اختیار داریم، میتونیم یک فضای کوچک اما با بازدهی بالاتر تشکیل بدیم تا هم ما سریعتر به اهداف بیزنسیمون دست پیدا کنیم و هم مخاطب بتونه با شبکهسازی متناسبی که انجام میده، ارتباطات عمیقتری بسازه و در آینده ازش استفاده کنه.
میتونین از بیزنس یا شغلی که الان در اون مشغول هستین بگین و برامون بنویسین که در کدوم قسمتش میشه این اتاقهای کوچک رو ایجاد کرد تا بشه استفادهی بهتری از فضای در دسترس داشت؟ 😀
امیدوارم مطلب امروز براتون مفید بوده باشه.
ممنون از توجهتون
ترجمه و تلخیص: فاطمه شریف
بدون نظر