تغییر، اجتناب ناپذیر و همیشیگیه!
به قول Avi Gandhi، ما یک زمانی از سوشال مدیا برای ارتباطات استفاده میکردیم. مرز بین تولیدکنندهی محتوا و دوستامون مشخص نبود و ما میتونستیم با همه ارتباط برقرار کنیم. اما امروز با پیشرفت ابزارهای تولید کننده ی محتوا، این مرز پررنگتر شده و از ارتباطات صمیمانه فاصله گرفته؛ سوشال مدیا بیشتر به مدیای رسانه و تبلیغات تبدیل شده و در جهت اهداف اقتصادی قرار گرفته. ما همون دیدی رو به سوشال مدیا پیدا کردیم که به تلوزیون داشتیم. یک رسانهای که ما رو سرگرم کنه و از طریق اون دربارهی مسائل مختلف اطلاعات عمومی پیدا کنیم.
با همهی این اوصاف و اینکه میدونیم به چه سمت و سویی داریم کشیده میشیم، تولید کنندههای محتوا و بازاریابها باید چی کار کنن؟ باید مثل قبل ادامه بدن یا تغییر استراتژی بدن؟
اینجاست که تاثیر متقابل و دونستن اون اهمیت پیدا میکنه.
درک تاثیر متقابل یا اثر conjoint در واقع شما رو از اینکه بشینید ببینید بازار به چه سمتی میره، شما هم همون راه رو برین نجات میده! در واقع این اثر شما رو از مقلد بودن جدا میکنه و به مبتکر بودن تبدیل میکنه.
تاثیر متقابل یا اثر conjoint چی هست؟
تاثیر متقابل یک تئوری هست که میگه برندها، سلبریتیها و تولید کنندههای محتوا از همدیگه کپی میکنن و مثل هم رفتار میکنن.
چرا این موضوع برای بازاریابها مهمه؟
ما میدونیم که دسترسی ذهنی، برای برندها شهرت میاره. این باعث شد برندها سالها از هم کپی کنن و رفتارهای بازاریابی شبیه به هم داشته باشن.
در دوران طلایی سوشال مدیا یعنی سالهای 2007 تا 2015، مردم برای ارتباطات و احساس نزدیکی به برندها و افراد در آن حضور داشتند. ولی از زمانی که الگوریتمها تغییر کرد و محتوا و ایدههایی که خلاقانه با علایق گروههای خاصی همسو بودند، مورد توجه افراد قرار میگرفتند و دیگر همه نوع محتوا در دید عموم نبود. اینجا دو مسیر برای برندها مطرح میشود:
گذشته: برندها همون انسانها هستن و باید مثل انسان در سوشال مدیا رفتار کنن. باید زیبا، خاص و محبوب باشند.
آینده: برندها انسان نیستن و باید جایی در سوشال مدیا قرار بگیرن که میتونن ارزش خلق کنن؛ چه این ارزش ایجاد سرگرمی باشه چه شوخی و خنده.
سه راه برای به روز رسانی استراتژیهای سوشال مدیا حول محور تاثیر متقابل
- گوش دادن دقیق به محیط اطراف؛ تلاش برای به آپدیت بودن روی ترندهایی که اتفاق میوفته
یکی از کارهای مهم و مفیدی که باید انجام بدین اینه که ببینین بقیه چه محتوایی رو برای مخاطب هدف مشترک شما تولید میکنن. این به این معنی نیست که ازشون کپی کنید، نه؛ این کار برای اینکه بفهمین چه نوع محتوایی مورد علاقهی مخاطب هست و باعث جلب توجه اونها میشه، باید انجام بشه. حوساتون باشه که الان مخاطب انتخابهای زیادی داره و باید ببینین برای چی باید بین اینهمه محتوا، محتوای شما رو ببینه؟
- شناسایی ترندها و تولید محتوای منحصر به فرد
خیلی از کسب و کارها میشینن ببینن بقیه چی کار میکنن، بعد اون رو یکم تغییر میدن و میکس میکنن و منتشر میکنن! یادتون باشه شما میخواین mental availability یا در واقع دسترسی ذهنی برای مخاطب ایجاد کنین که احساس نزدیکی به بیزنس شما داشته باشه، نه اینکه صرفا یه کپی از بقیه باشین! اینجاست که باید بعد از گوش دادن به بازار (دیدن ترندهای بازار) فراتر برید و از چیزی که برای مخاطب شما ترند نیست، ترند بسازید. خلاقیت شما جایی خودش رو ثابت میکنه که جریان سازی کنید؛ نه اینکه مثل بقیه لباس بچوشید 🙂
- تمرکز روی خلق و ایجاد محتوا
ممکنه تو این مسیر گاهی شبیه به رقیب رفتار کنین یا مخاطب مشترکی رو هدف بگیرین اما در نهایت اونی که بهش بخاطر خلاقیت برمیگردن، شمایین. برای ایجاد و حفظ تمایز باید از یک لحن، سبک، هویت بصری و نام ثابت در تولید محتوا استفاده کنید که ارزشی صرفا برای محصول و خدمات شما فراهم کنه.
تو این بلاگ یاد گرفتیم که با رعایت این موارد میتونیم به جای نشستن و تقلید کردن از بقیه، خودمون ترند ایجاد کنیم و بعنوان نوآور بازار شناخته بشیم. باید اثر متقابل رو درست بشناسیم و یاد بگیریم چطور از این اثر به نفع بیزنس استفاده کنیم.
اشتباه نکنید! نگفتیم اصلا از ترندها استفاده نکنین که کپی نباشه؛ گفتیم ترندها رو دقیق ببینین، بشناسین و اونها رو در جهت بیزنس خودتون و مخاطب هدفتون، تغییر بدین.
امیدواریم این بلاگ براتون مفید بوده باشه و بتونید ازش استفاده کنید.
منون از توجهتون
ترجمه و تلخیص: فاطمه شریف
بدون نظر