اینفلوئنسرها یک منبع قدرتمند هستن به صورتی که یه کمپین اینفلوئنسری که درست برنامهریزی شده باشه میتونه یه منبع عالی تبلیغاتی باشه.
اینو بدونین که مصرفکنندهها چیزی که راجع به اینفلوئنسر احساس میکنن رو به برند منتقل میکنن، حالا چه این حس اعتماد باشه یا هیجان. در نتیجه تعجبی نداره که اینفلوئنسر مارکتینگ محبوبترین روش مارکنیگ سوشال مدیاس!
رابطهی اینفلوئنسر و مصرفکننده در بغل سوشال مدی (و به همان سرعت پیشرفت سوشال مدیا) درحال تکامله.
فرضیهها دربارهی اثربخشی و قابل اعتماد بودن اینفلوئنسرها در زمان حال داره تغییر میکنه و انتظار مخاطب و مصرفکننده از اینفلوئنسردر فضای سوشال بیشتر شده.
اینفلوئنسر مارکتینگ تموم نشده اما یه سری تعییرات سیستماتیک داره براش اتفاق میوفته.
یک تغییر فرهنگی
نباید از این حقیقت که رابطه ما با اینفلوئنسرها در حال شکلگیریه، تعجب کنیم. اگه دقت کرده باشین حتما دیدین پستهایی که تفاوت محتوای سوشالمدیا رو با زندگی واقعی نشون میده چقد محبوب شدن. سالهای گذشته پلتفرمهایی مثل Bereal و TikTok از این قاعده استفاده کردن و خودشون رو تو دل مخاطب جا کردن.
فرهنگ زندگی آنلاین فرق کرده، بنظرتون دلیلش چی میتونه باشه؟
معاملات ناقص
اینفلوئنسر در صفحهی خودش مستقیم به دنبال کسب درآمده اما از اون طرف مخاطبی که نشسته محتوا ببینه دلش سرگرمی و صمیمیت میخواد.
امروز دیگه مخاطب نسبت به این سود آگاه شده و درک این استفادهی اجتماعی ممکنه احساس ناخوشایندی براش داشته باشه.
تنش در رابطهی بین اینفلوئنسر و مخاطب، اجتناب ناپذیره. برای مثال ممکنه اینفلوئنسر محصولی رو معرفی کنه که مصرفکننده از خرید و استفاده از اون ناراضی باشه. این ناامیدی نشون میده که هدف اصلی اینفلوئنسر فروش بوده، نه پیشنهاد دادن محصولی که فکر میکنه مخاطبش دوست داره یا بهش نیاز داره.
الساندرو بوگلیاری، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران the influencer marketing factory میگه: “مصرف کنندگان در حال حاضر قدرت خرید کمتری دارن و انتخابی و با دقت بیشتری خرید میکنن. وقتی صحبت از اینفلوئنسرها میشه، فاکتور اعتماد بسیار مهمتر میشه.”
عدم هماهنگی و بی اعتمادی
ما هنوز دنبال تعریف معنای اینفلوئنسر بودن هستیم.فرقی نمیکنه اسم یه آدم مشهور رو روی محصول خودتون بذارین یا از کلیپ TikTok یه اینفلوئنسر حمایت کنین (اسپانسر تولید محتوای او باشین)، روند یکسانه: شما به دنبال شریکی هستین که ارزشهاش با ارزشهای شما همسو باشه، با او روی پیامی کار میکنین که در حین اینکه به شما برای رسیدن به اهدافتون کمک میکنه، احساس واقعی هم داشته باشه.مقیاس و سرعت تغییر کرده اما مفهوم همونه.
در سمت اینفلوئنسر، همه چیز تیرهتر میشه. هیچ استاندارد صنعتی برای تأیید محصولات در یک زمان وجود نداره. سلبریتی ها بر اساس طراحی، جریان های درآمد دیگهای دارن و می تونن انتخابگرتر باشن.
چطور میشه بین تبلیغات و صداقت تعادل برقرار کرد؟
سرعتی که سوشال مدیا داره،جایی برای اینفلوئنسرباقی نمیذاره تا محصولات رو برای مدت طولانی قبل از تبلیغ اونها امتحان کنن. اینفلوئنسرهایی که شرکای برند خودشون رو عاقلانه انتخاب میکنن و دقت لازم رو دارن، میتونن از روابط خود با مخاطبشون محافظت کنن و خودشون رو به عنوان یه همکار ارزشمند معرفی کنن.
ایوا میهوفسکا، مدیر ارشد مشتری The Influencer Marketing Factory میگه: ” اینفلوئنسرهای باهوش میتونن از این چشمانداز به نفع خودشون استفاده کنن. اینفلوئنسرهایی که مراقب توصیه های خود هستن و با مخاطبشون صادق هستن، بیشترین سود رو میبرن”.
من تحت تاثیر قرار گرفتم
سوشال مدیا یه پدیده فرهنگی هستن و فرهنگ همیشه در حال تغییره.
بر اساس گزارش IZEA Insights Trust in Influencer Marketing، بیشتر از نیمی (62٪) از مشتریان به اینفلوئنسرها بیشتر از افراد مشهور لیست A اعتماد دارن. 56 درصد دیگه از مصرفکننده ها بین 18 تا 44 سال، بعد از دیدن اینفلوئنسرهایی که محصول رو نشون میدن، خرید کردن. مصرف کننده ها ارزش ارائه شده توسط اینفلوئنسر رو تشخیص میدن، اما به جای پذیرش منفعلانهی توصیههای اینفلوئنسر، نقش خودشون در رابطه رو تشخیص میدن و تصمیم به خرید میگیرن.
بعدش چی پیش میاد؟
نگرش مصرف کننده نسبت به اینفلوئنسرها در حال تغییره، اما نه لزوماً بدتر. مخاطب پیچیده تر میشه و نقش فعالی در روابط خود با اینفلوئنسرها ایفا میکنه. بازاریابهایی که به دیدگاههای مصرفکننده گوش میدن، اینفلوئنسرهای مناسب رو انتخاب میکنن و در مواجهه با تغییر سلیقهها انعطافپذیر میمونن، برای موفقیت آماده میشن.
شما می تونین از اینفلوئنسرها بیشتر از کمپینهای بازاریابی استفاده کنین. بهتره نسبت به این که چطور این مشارکت ها می تونن به کسب و کار شما در ساخت محصولات بهتر کمک کنن، اگاهی کامل داشته باشین.
با توجه به محبوبیت اینفلوئنسر مارکتینگ در بین صاحبین کسب و کار، باید نسبت به تغییراتی که داره اتفاق میوفته حواسمون جمع باشه که به سودآوری و بازگشت سرمایه منجر بشه، نه هزینه.
شما چه تجربهای از اینفلوئنسر مارکتینگ دارین؟ با توجه به نتیجهای که داشته، بازهم مایل به انجام دادنش هستین؟
ممنون از توجهتون
ترجمه و تلخیص: فاطمه شریف
4 نظرات
پریا
Posted at 15:04h, 13 سپتامبرممنون
Yekta najibj
Posted at 10:53h, 17 سپتامبربه نظر من اینفلوئنسر ها باید سعی کنند تبلیغات نیچ داشته باشن که مخاطب متوجه بشه اون سلبریتی آگاهیشو تو اون زمینه بالا برده و حالا محصولات و خدمات حرفه ای ارائه میده
نرگس کردونی
Posted at 22:08h, 03 نوامبرمطلب جالبی بود من همیشه برام سواله که اینفلوئنسری هست که بگه من محصول رو امتحان میکنم و بدیاش رو هم میگم و بعد خوبی و بدی محصول رو صادقانه بگه و اون برند تبلیغ دهنده هم دستمزدش رو کامل پرداخت کنه؟
master@f
Posted at 15:59h, 17 اکتبرسوال خوبی کردید. این موضوع بستگی به عوامل زیادی داره از جمله نوع بیان و پرزنت اینفلوئنسر، موارد ضمن قرارداد بین برند و اینفلوئنسر و طیف مخاطب هدف هردو. قطعا که بوده این مدل اتفاقات و احتمال همکاری مجدد با اون اینفلوئنسر خاص کمتر میشه.