قبلاً شاید با چند تا پیام ساده توی کانالهایی که مخاطبها ترجیح میدادن، کار راه میافتاد. اما الان تو این شلوغی محتوا، باید پیامت همیشگی و جذابتر باشه تا به چشم بیاد. درست کردن آگاهی از برند (یا همون برندینگ) تلاش میخواد، ولی نتیجش خیلی ارزش داره. وقتی آگاهی از برند بالا باشه و همراهش مدیریت خوب شهرت رو داشته باشی، اعتماد مخاطب جلب میشه و این اعتماد مشتریهای وفادار برات میسازه.
ساختن یه تصویر موندگار از برند نیاز به کارهای بزرگ و خلاقانه داره، ولی قبل از دویدن باید راه رفتن رو یاد بگیری! برای همین تو این بلاگ توضیح میدیم چرا و چطوری باید آگاهی از برندت رو بالا ببری و موفقیتش رو بسنجی.
آگاهی از برند چیه؟
آگاهی از برند یعنی این که مخاطبها چقدر با هویت برندت و محصولات یا خدماتت آشنا هستن. این پایه و اساس قیف فروشت محسوب میشه؛ چون قبل از اینکه کسی به برندت اعتماد کنه و ازت خرید کنه، باید بتونه برندت رو بشناسه.
آگاهی قوی از برند به تو یه مزیت رقابتی میده که باعث میشه همیشه تو ذهن مصرفکنندهها بمونی. اگه به دید جهانی ببینیم، برندهایی که به سطح بالایی از شناخت مصرفکننده میرسن، حتی ممکنه اسمشون با محصولی که ارائه میدن یکی بشه. مثل ریکا، ژیلت، تاید، چیتوز.
البته رسیدن به این سطح از شناخت برند هدف بزرگیه.
حالا پیشنهاد ما چیه؟ از جایی که هستی شروع کن.
اول آگاهی رو توی مخاطبهای هدفمندت بساز و بعد از اون رشدش بده.
چرا آگاهی از برند مهمه؟
همه سفرهای مشتری با یه قدم شروع میشن و اون قدم، آگاهی از برنده. استراتژی آگاهی از برند تو تعیین میکنه که آدمها چه تجربهای از برندت داشته باشن. اگه شروع خوبی داشته باشی، میتونی پایهگذار طرفدارهای جدید برندت باشی.
ولی اگه این دلیل کافی نیست، نگران نباش چون اصل ماجرا رو هنوز نگفتیم!
وقتی آگاهی از برندت جا بیفته، میبینی که موثرترین عوامل برای ایجاد آگاهی دیگه از کانالهای رسمی برندت نمیان؛ بلکه از طرف طرفدارات میان!
تحقیقات نشون میده که موثرترین محرکهای خرید تو شبکههای اجتماعی، پیشنهادهای دوستان، کامنتها، نظرات در مورد محصولات و آشنایی با برنده.
ترکیب حس مثبت نسبت به برند با شناخت بالا از برند یعنی طرفدار. طرفدارها باعث میشن که طرفدارهای بیشتری به وجود بیان. در واقع آگاهی از برند هدیهایه که مدام بهت برمیگرده.
آگاهی از برند چطور کار میکنه؟
بهطور کلی، آگاهی از برند یعنی توی یه بازار شلوغ، با پیامهای منظم و بهیادموندنی و یه هویت بصری قوی از بقیه متمایز بشی. این کار میتونه از طریق ترکیبی از روشهای ارگانیک و پرداختشده انجام بشه، مثل شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوایی، روابط عمومی، همکاری با اینفلوئنسرها و موارد دیگه.
آگاهی از برند پایهایه که مصرفکنندهها از طریقش برندت رو میشناسن و یادشون میمونه. این آگاهی با افزایش دیده شدن برند تو نقاط تماس مختلف کار میکنه که باعث میشه مشتریهای احتمالی راحتتر برندت رو به یاد بیارن وقتی آماده خرید هستن.
ولی فقط دیده شدن کافی نیست. این ارتباط مخاطب با برند باعث میشه برندت همیشه تو ذهن مخاطب باشه، فرایند فروش رو کوتاهتر کنه، هزینه جذب مشتری رو کاهش بده و وفاداری طولانیمدت ایجاد کنه.
چطور آگاهی از برند رو اندازهگیری کنیم؟
اندازهگیری ارتباط آگاهی از برند با نرخ بازگشت سرمایه میتونه مثل این باشه که بخوای توضیح بدی چطور باید پیاده از شیکاگو بری سانفرانسیسکو! البته ممکنه، ولی خیلی پیچیده اس.
مدل کلاسیک قیف بازاریابی بهنظر ساده میاد، اما در واقعیت، مسیر هر مشتری متفاوته و بعضیها خیلی طولانیتر از بقیه هستن. پیگیری و ارزشگذاری برای هر تعامل بین آگاهی و خرید ممکنه وقتگیر باشه.
با این که ممکنه سخت باشه که ارزش پولی هر تلاش برای آگاهی از برند رو دقیقاً محاسبه کنی، اما هنوزم معیارهای مهمی وجود دارن که میتونی استفاده کنی. اینجا چند روش رو معرفی میکنیم که بهت کمک میکنن آگاهی از برند رو اندازهگیری کنی:
نظرسنجیهای برند
نظرسنجیهای برند، نظرسنجیهای دورهای هستن (معمولاً دو بار در سال) که بررسی میکنن مخاطبان چه فکری درباره برندت میکنن و چه حسی نسبت بهش دارن. دادههای بهدستاومده از این نظرسنجیها میتونن به پیگیری برداشت برندت در طول زمان کمک کنن و بهت بینشهایی بدن که تصویر برندت رو در مسیر درست هدایت کنی.
متأسفانه، این نظرسنجیها هفتهها (یا حتی ماهها) طول میکشن تا طراحی و توزیع بشن.
ترافیک وبسایت
پیگیری تغییرات ماهبهماه در ترافیک وبسایت شاید دقیقترین معیار برای اندازهگیری آگاهی از برند نباشه، اما میتونی راحتتر ارتباط بین ترافیک وب و بازگشت سرمایه رو متوجه بشی، و این برای مدیریت بیزنس همیشه جذابه.
وقتی تاکتیکهای جدیدی برای افزایش آگاهی از برندت امتحان میکنی، از Google Analytics استفاده کن تا ببینی این تغییرات چه تأثیری روی رشد کاربران جدید گذاشتن. این بهت یه دید کلی میده که چطور تلاشهات به ترافیک سایت منجر شده.
تحلیل شبکههای اجتماعی (Social Listening)
هر روز، مردم تو شبکههای اجتماعی درباره برندهایی که دوست دارن یا ازشون ناراضیان حرف میزنن. با استفاده از یه ابزار مناسب برای تحلیل شبکههای اجتماعی میتونی این حرفها رو به بینشهای کاربردی و مفید تبدیل کنی.
یکی از ابزارهای مفید برای این تحلیل Sprout هست که با این لینک میتونین بررسیش کنین.
اگه از ابزار تحلیل شبکههای اجتماعی استفاده کنی، چند تا از معیارهایی که میتونی برای درک روند مکالمات درباره برندت بررسی کنی شامل موارد زیر میشه:
– حجم کل پیامها: تعداد کل پیامهایی که در مورد برندت به اشتراک گذاشته شدن رو پیگیری میکنه.
– خلاصه احساسات: اندازهگیری میکنه که مردم چه احساسی نسبت به برندت دارن و آیا این احساسات مثبت رو به افزایش هست یا نه.
– سهم از صدا :(Share of Voice) سهم بازار برندت رو در شبکههای اجتماعی نسبت به رقبا بررسی میکنه.
۱۲ استراتژی اثبات شده برای افزایش آگاهی از برند با شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی کانال اصلی برای افزایش آگاهی از برند هستن. اما چطور میتونی یه چهره آشنا در فید دنبالکنندههات باشی، نه کسی که به راحتی ازش رد بشن؟
جواب دقیقی برای این سوال وجود نداره. در حقیقت، گزینهها به اندازه خلاقیتت بینهایتن. اگه میخوای از شبکههای اجتماعی برای افزایش آگاهی از برندت استفاده کنی، از این ۱۲ ایده برای شروع استفاده کن. از بهینهسازی پروفایلت تا آزمایش با محتوای مختلف، هر ترکیبی از این نکات میتونه کمکت کنه تا از شلوغیها بالا بزنی.
1. یه شخصیتی به حضورتون در سوشال مدیا بدین
اول از همه، حضور شما توی شبکههای اجتماعی نباید شبیه بقیه باشه.
یکی از افسانههای همیشگی توی بازاریابی شبکههای اجتماعی اینه که فقط بعضی صنایع میتونن یک حضور “باحال” داشته باشن. مثل فست فود، خردهفروشی، ورزش؛ این برندها میتونن با جسارت عمل کنن ولی بقیه باید محتاط باشن.
اما این اصلاً درست نیست!
بازاریابها بارها و بارها به این نکته اشاره کردن که باید محتوای “منحصر به فرد” تولید کنن. شاید به نظر کلیشهای بیاد، اما کسی که پشت سوشال مدیای شماست، یک برند با صدای خاص و بینظیره.
قبل از اینکه پست کنین، از خودتون بپرسین: “آیا این چیزی هست که یک ربات بگه؟”
2. پروفایلهاتون رو مرتب کنین
وقتی دنبالکنندهها به پروفایلهای سوشال مدیای شما نگاه میکنن، باید بتونن به راحتی اصول پایه برند، هدف و شخصیت شما رو بفهمن.
از بایوها گرفته تا تصاویر پروفایل، نحوه تنظیم پروفایلتون تعیین میکنه که آیا مردم شما رو میشناسن یا نه.
برندها فقط چند ثانیه فرصت دارن تا توجه کسی رو جلب کنن و یه داستان کوتاه بگن. اگه نمیتونید فلسفه برندتون رو توی چند کلمه و پیکسل بگین، نگران نباشید. یه پروفایل و عکس مرتب و خوب به اندازه کافی برای شناسوندن برند شما به مخاطبان جدید کافیه.
3. پستهاتون رو جذاب کنین
استراتژی محتوای بصری مشخص، تأثیر ماندگاری داره.
تصاویر مداوم مثل لوگو، رنگها، تایپوگرافی و طراحی، برند شما رو توی دریایی از محتوا راحتتر شناسایی میکنه. این باعث میشه که احتمال اینکه مشتریها برند شما رو وقتی میخوان خرید کنن به یاد بیارن، بیشتر بشه.
مثلا دقت کردین که بلاگهای اکیو همیشه با این تصاویر رنگی همراه هستن به جای عکسهای معمولی؟
هر چیزی که بتونید به طور زیبایی انجام بدید تا پستهاتون برجسته بشه، به نفع شماست. حتی اگه طراح نیستید، کلی الگوی پست سوشال مدیا وجود داره که میتونه به شما کمک کنه تا تصاویر جالبی بسازید.
4. با برندهای دیگه همکاری کنین
همونطور که میگن: کار تیمی باعث میشه خوابها به حقیقت بپیوندن. وقتی برندها روی محصولات جدید یا ایدههای کمپینی همکاری میکنن، هر دو طرف این فرصت رو پیدا میکنن که خودشون رو به مخاطبان جدید معرفی کنن.
هم کمپینهای مارکتینگ و هم برندینگ از همون ابتدا توجه رو جلب میکنن.
به دنبال شراکتهای استراتژیک باشید و محتوای صنعت خودتون رو زیر نظر بگیرین. هیچوقت نمیدونید که ممکنه چه کسی بهترین گزینه برای تیم رویایی شما باشه.
5. قدرت هشتگها رو به کار بگیرین
هشتگ هنوز زنده و سر حاله. اگه هشتگهای مربوط و متناسب با برندتون رو انتخاب کنین، یک راه مطمئن برای افزایش تعداد بازدیدها روی پستهاتون هست.
وقتی هشتگهایی رو که میخواید تو پستهاتون بگنجونید انتخاب میکنید، به شبکهای که توش پست میذارید و ترندهای فعلی که گفتگوها رو هدایت میکنن توجه کنین. برای دیدن ترندهای هشتگ که در پلتفرمهای مختلف در حال رشد هستن، به ابزارهای Social Listening مراجعه کنین. این ابزارها هشتگها و کلیدواژههایی که ترند هستن رو به شما نشون میدن تا بتونید محتوای اجتماعیتون رو با دقت و هدفمند بسازید.
6. به کامنتها سر بزنین
درحالیکه شبکههای اجتماعی بیشتری دارن با بخش کامنت که به صورت الگوریتمی ردهبندی میشن، آزمایش میکنن، بازاریابها دارن به سرزمین جدیدی برای معرفی برندشون دست پیدا میکنن.
برند Calm با کامنتهای برترش، بیش از ۲,۰۰۰ لایک برای اضافه کردن جوک به ویدیو به دست آورد. از طرفی، این ویدیو بیش از دو میلیون بار لایک شده.
7. محتوای خودت رو دوباره استفاده کن
اگه داری سعی میکنی برندت رو در شبکههای مختلف به رسمیت بشناسونی، مهمه که محتوای خودت رو به طوری دوباره استفاده کنی که با بهترین شیوهها در هر پلتفرم هماهنگ باشه. در نهایت، چیزی که روی اینستاگرام خوب کار میکنه ممکنه برای فیسبوک یا توییتر مناسب نباشه.
محتوا و کپشنهای یکسان برای همه جا نمیتونن توجه زیادی جلب کنن. برای اینکه فیدت بیحال نشه، همیشه باید ایدههای جدید برای شبکههای اجتماعی رو در نظر داشته باشی تا بتونی سریع محتوا تولید کنی.
8. یک دیدگاه خاص به اشتراک بگذار
آمار، مطالعههای موردی، نظرسنجیها…
اگه برندت هر نوع تحقیق اصلی انجام میده، میتونه به شدت اعتبارت رو بالا ببره و همچنین برای آگاهی از برند هم کارهای شگفتانگیزی انجام بده. و اگه در موقعیتی نیستی که چنین تحقیقاتی انجام بدی، نگران نباش.
به این فکر کن که چطور میتونی درباره روندها و اتفاقات صنعت نظر بدی. به نشریات و تحقیقات صنعتی توجه کن تا ببینی چطور میتونی دیدگاه برندت رو مطرح کنی.
پیام اصلی اینجاست که باید یک گفتگو دربارهی بیزنست ایجاد کنی، نه اینکه فقط کنار بایستی.
9. تجربه کردن با متنهای اجتماعی
ما خیلی درباره جنبههای بصری صحبت کردیم، اما متن هم یه فرصت دیگه برای نشون دادن شخصیت اجتماعی برندته. از متنهات استفاده کن تا علاقه مردم رو جلب کنی و باعث مشارکتشون بشی، به نوعی یه مزه بهشون بدی قبل از اینکه روی لینک کلیک کنن.
میتونی به The Cut برای الهام گرفتن نگاه کنی. پستهای اونها در ایکس (که قبلاً توییتر بود) همیشه با پیشنمایش لینک مقالهها عالی ترکیب میشن و پستی میسازن که نمیتونی در برابرش مقاومت کنی.
10. سوشال مدیا رو به عنوان یه ابزار آموزشی استفاده کن
محتوای آموزشی و “چطور” یه تقاضای عمومی در تقریباً همه شبکههای اجتماعی داره. این محتوا از میمها، محتوای سریالی و نمایشها جلوتره.
انتشار مرتب این نوع محتوا باعث میشه شما هم به عنوان یک منبع مثبت و هم به عنوان یک رهبر فکری شناخته بشید. هر چه فرصتهای بیشتری برای نمایش محصول یا دانش برندت داشته باشی، بهتره.
11. با اینفلوئنسرها همکاری کن
این روزا دنیای اینفلوئنسرها داره رونق میگیره. هر دو هفته یک بار یه سری چهره جدید میان که تو صنعت خودشون دارن کلی سروصدا به پا میکنن. حالا چه تو صنعت خودت باشی چه نباشی، حتماً یه اینفلوئنسری هست که داره تو بازار هدف تو تاثیر میذاره و این تاثیر میتونه منجر به فروشهای زیادی بشه. طبق گزارش 2024 درباره بازاریابی با اینفلوئنسرها، تقریباً نیمی از مصرفکنندهها (49%) حداقل یک بار در ماه به خاطر پستهای اینفلوئنسرها خرید میکنن. علاوه بر این، اعتماد به اینفلوئنسرها ثابت مونده یا حتی داره بیشتر میشه، چون نزدیک به نیمی از مصرفکنندهها به همون اندازه که شش ماه پیش به اینفلوئنسرها اعتماد داشتن، الان هم اعتماد دارن و 30% هم بیشتر از قبل بهشون اعتماد میکنن.
12. همیشگی باش
در نهایت، یادت باشه که هیچکس نمیتونه واقعاً از برند تو باخبر بشه اگه مرتب پست نذاری.
هر چی شما و برندتون بتونید بیشتر دیده بشید، بهتره. همهچیز به داشتن یه استراتژی مشخص بستگی داره که بهترین استفاده رو از وقتی که تو شبکههای اجتماعی میگذرونید، بکنید.
3 مثال برای ساخت آگاهی از برند
حالا که مسیرهای مختلف برای ساخت آگاهی از برند رو بررسی کردیم، بیایید ببینیم چطور بعضی از برندهای برجسته به این هدف میرسن. این مثالهای سطح بالا میتونن الهامبخش استراتژی شما باشن:
1. ServiceNow
برندهای B2B معمولاً به عنوان برندهای جدی و خشک توی شبکههای اجتماعی شناخته میشن. اما ServiceNow، یه شرکت نرمافزاری که تمرکزش روی کمک به برندهای بزرگ برای مدیریت کارهای دیجیتال هست، یه رویکرد متفاوت رو پیش میگیره.
تیم اجتماعیشون ویدیوهای کوتاه و جذابی تولید میکنه که در بین دنیای پر از مقالات و CTAهای دمو، چشمنواز هستن. وقتی به بحث درباره اصطلاحات محل کار پرداختن، یه چرخش خلاقانه به قضیه دادن. اونها جملات تکراری مثل “مرغها رو صف کن” و “پا توی در بذار” رو به صورت تحتاللفظی تفسیر کردن و کاملاً حس شوخی مخاطبشون رو درک کردن. این پست بیش از 840 لایک براشون آورد.
2. Scrub Daddy
برای روز ملی دونات، Scrub Daddy با Dunkin همکاری کرد و اسفنجهای شکل دونات درست کرد و هیجان زیادی بین طرفداراش ایجاد کرد.
این همکاری نه تنها از هیجان طرفداراشون بهره برد، بلکه باعث افزایش قابل توجهی در آگاهی از برند هم شد. این شراکت که از یک تبادل خندهدار در شبکههای اجتماعی شروع شد، از طرفداری هر دو برند استفاده کرد و باعث وایرال شدن شد. با گوش دادن به بازخورد مشتریان و ارائه یک محصول خلاقانه، هر دو برند دیدهشدن خودشون رو افزایش دادن و ارتباطشون رو با مخاطبان فعلی و جدید تقویت کردن.
3. UPS
UPS بهطور مؤثری از محتوای تولیدشده توسط کاربران (UGC) شامل کارمندان خط مقدم و مشتریان راضی استفاده میکنه تا آگاهی از برند رو افزایش بده.
با نمایش برجسته کارمندان در استراتژی TikTok خودش، UPS به زمینهها و شخصیتهای منحصر بهفرد اونها پرداخته و حس جامعهمحوری رو تقویت میکنه. همچنین، محتوای تولیدشده توسط مشتریان راضی که داستانهای شخصی دربارهی کارمندان UPS رو به اشتراک میذاره، ارتباطات احساسی رو قویتر میکنه.
این استراتژی نه تنها تأثیرات و تعاملات زیادی تولید میکنه، بلکه UPS رو از رقبا متمایز میکنه. UPS حس مثبت بیشتری نسبت به رقبای اصلی خودش داره و همچنین ۹۳٪ سهم صدا رو به خودش اختصاص داده، که نشون میده چطور محتوای تولیدشده توسط کاربر به یه مزیت رقابتی قوی در شبکههای اجتماعی تبدیل میشه.
استراتژی آگاهی از برندت رو به سطح بعدی ببر
ایجاد هیجان دور برندت نیاز به دقت در آزمایش و دادهها داره. کارهای جدید رو امتحان کن، ببین کدوم کار جواب میده، دوباره امتحان کن و همینطور ادامه بده.
وقتی حجم کار بیش از حد بالا میره، سعی کن برخی از مسئولیتهای روزمرت رو اتوماتیک کنی. ابزارهای برنامهریزی میتونن کارهای دستی و سنگین رو از کارهای روزانت حذف کنن تا بتونی بیشتر روی ایجاد استراتژیهای جدید آگاهی از برند تمرکز کنی که دنبالکنندههای وفادار رو جذب و حفظ کنه.
پس باهم یکبار دیگه روی مطالب مرور کنیم:
هدف اصلی آگاهی از برند چیه؟
هدف اصلی آگاهی از برند اینه که دید برند شما رو در نقاط تماس مختلف افزایش بده و باعث بشه مشتریهای بالقوه راحتتر برند شما رو به خاطر بیارن زمانی که آماده خرید هستن.
بهترین استراتژی برای آگاهی از برند کدومه؟
استراتژیهای زیادی وجود دارن که میتونن به آگاهی از برند کمک کنن، اما مهمترین نکته اینه که ثبات داشته باشیم. پیامهای یکسان در نقاط تماس مختلف، احتمال اینکه مصرفکنندهها برند شما رو در زمان تصمیمگیری برای خرید به خاطر بیارن رو افزایش میده.
شما از کدوم استراتژی بیشتر خوشتون اومد و احتمالا استفاده میکنین؟
امیدوارم براتون مفید بوده باشه و بتونین با دونستن این مطالب تو مسیر برندسازی یک قدم جلو برین.
ممنون از توجهتون
ترجمه و تلخیص: فاطمه شریف
بدون نظر